فرا ارتباط

دست نوشته های نفر اول کنکور ارشد ارتباطات

فرا ارتباط

دست نوشته های نفر اول کنکور ارشد ارتباطات

چرا جک ها بیشترین محتوای اپ های اجتماعی هستند؟

نحوه مصرف پیامهای رسانه ای توسط مخاطبان بعد از طرح نظریه دریافت و رمزگشایی توجه زیادی را برانگیخت. پیش از این نظریه اعتقاد بر این بود که متن دارای معنایی قطعی و در اغلب موارد ایدئولوژیک است و مخاطب چونان قربانی منفعلی آن معنا را می پذیرد. استوارت هال با طرح انواع رمزگشایی هژمونیک،توافقی و تقابلی این نظریه را رد و نشان داد که مخاطبان فعالانه به ساخت معنا می پردازند. بعد از هال،نظریه پردازان زیادی به بسط ایده های او کمک کرده و حتی پا را از وی فراتر گذاشتند. جان فیسک اظهار کرد که رمزگشایی تقابلی اصل کاری است که مخاطب می کند. دوسرتو نیز در ادامه این روند اعلام کرد که مخاطب از تکنیک های مصرف بهره می گیرد تا استراتژی های تولید که توسط نهادهای قدرت برای ساخت معنا و متون رسانه ای بکار میرود را به چالش بکشد. نظرات دوسرتو در فهم روندی که در ساخت و تولید پیام ها در اپلیکیشن های موبایل در حال رخ دادن است می تواند راهگشا باشد. دوسرتو تکنیک ها را زمان مند و استراتژی ها را مکان مند می داند،مخاطبان نمیتوانند پیام های رسانه ای را مانند نهادهای قدرت بسازند اما با تکنیک هایی سعی می کنند آن متون را به نحو دلخواه مصرف کنند. در‌واقع مخاطب با استفاده از عنصر زمان متن را می قاپد،خواننده یک مطلب با ورق زدن و جا انداختن پاراگراف ها،بیننده فیلم با جلو بردن و ... این کار را انجام می دهد. 
درک نظرات دوسرتو همراه با نظریه پست مدرنیسم و ساختارشکنی مبنایی نظری برای تحلیل چرایی تولید و فراگیری پیام های انبوه در اپ های موبایل فراهم می کند. مخاطب در نظریه دوسرتو از تکنیک ها تنها در سطح ذهنی استفاده می کند. اما کابران اپ های موبایل به تکنیک های مصرف بعدی عملی بخشیده اند. اگر خواننده یک کتاب یا ببیننده یک فیلم با زمان مندی متن را تغییر می دهد و آن را به دلخواه خود در ذهنش بازسازی و مصرف می کند، کاربر اپ های موبایل این بازسازی را به حیطه تولید پیام می کشاند. او بازی ذهنی ای که با متون انجام می دهد را در یک پیام بسته بندی می کند،امکانی که رسانه های خرد و مشارکت جو فراهم کرده اند و امکان تولید پیام را از انحصار سازمان عای زسانه ای بزرگ خارج ساخته اند.
دقت به این نکته نشان می دهد که بخش بزرگی از پیام های موبایلی چگونه تولید می شوند. در بخش بزرگی از این پیام ها یک روایت یا شخصیت تاریخی نقل شده و در انتها اتفاق جدیدی می افتد:برخلاف متن اصلی که در پایان پیام اخلاقی ارائه می شود، در پایان این مسیج ها دقیقا پیامی ضد پیام اصلی ازائه می شود. پیامی که کل متن را ریشخند می کند و خود را در تقابل با آن تعریف می کند. در برخی پیامها شخصیت های تاریخی کاری خلاف آنچه که همواره گفتمان های رسمی مفصل بندی کرده اند انجام می دهند. از این دست پیام ها می توان به روایت های تاریخی که براساس الگوی شیخ و مریدان ساخته می شود و یا پیام هایی که برای لقمان یا دکتر شریعتی ساخته می شود دقت کرد.
فهم این روند بدون در نظر گرفتن نظرات پست مدرنیستی و ساحتارشکنانه ناقص خواهد بود. پست مدرنیست ها عصر حاضر را دوره افول فراروایت ها می دانند. در عصر پست مدرن پیام ها معنای قطعی ندارند و خود وجود معنا نیز به چالش کشیده می شود. در این دوران، ما تنها با بازنمایی ها و نمایش مواجهیم. بسیاری از پیام های موبایلی روایت های رسمی و کلان گفتمان رسمی را به سخره می گیرند. آنها مفاهیمی را که در گفتمان رسمی در غیاب آنها مفصل بندی شده مجددا مفصل بندی می کنند و متون خود را می سازند. این نوعی مقاومت است که در نظریه فرهنگی تعریف می شود. اینگونه مخاطب در برابر ایدئولوژی حاکم دست به مقاومت می زند و معنای مختص خود را بر می سازد.
اغلب این پیام ها ساختارهای معنایی را به هم می زنند و ساختارهای سیال خود را خلق می کنند. ساختارهایی که دوام چندانی ندارد و بلافاصله از سوی خود کابران نیز به چالش کشیده می شود.
در این چهارچوب مفهومی است که می توان اغلب پیام های جمعی موبایلی را تحلیل کرد. از جک های پ ن پ تا بازی با فامیل افراد و الکی مثلا. محور اصلی این پیام ها رد ایدئولوژی های حاکم و به چالش کشیدن معانی ثابت و قطعی ای است که جامعه برساخته است. این مقاومت در ذهن کاربر تولید لذت می کند،لذتی که در گفتمان رسمی هیچگاه به آن دست نمی یابد و نه تنها از آن محروم است،بلکه اگر بخواهد برای رسیدن به این لذت اقدام کند با رویه های طرد و غیریت سازی مواجه خواهد شد.
اما همه این پیام ها ایدئولوژیک نیستند.در مواردی که مقاومت در برابر ایدئولوژی مطرح نیست، باز هم تولید لذت مسئله اصلی است. تولید لذت که از بازی ذهنی کاربر با پیامها و شوخی نشات می گیرد گیرد. شوخی ای که با هر کس و هر چیزی انجام می شود، ساختارها را در هم می شکند  و در معنای پست مدرنیستی تولید لذت می کند.
تکنیک های مصرف کاربران که بر بنیانهای ساختارشکنانه و پست مدرنیستی استوار شده است، راهی است برای لذت بردن. لذت بردنی که در برخی مواقع به گریز از واقعیت که در نظریه جامعه توده وار و مکتب فرانکفورت مطرح می شود نزدیک می شود، در عین حفظ تفاوت های بنیادین. لذت بردن کاربران در فرآیند بکار گیری این تکنیک ها، هر چند نقش تخدیری ندارد اما به روشنفکری و دانش عمیق نیز منجر نمی شود. این تنها یک لذت ساده در زندگی روزمره کاربران است.